وقتی در ایوان دلتنگی هایت مینشینی...
وقتی که پشت یک پنجره بارانی بی هوا شاعر میشوی ....
وقتی دیگر کسی برای شنیدن جمله هایت
به اندازه لحظه ای فرصت نمی گذارد ....
کسی هست که میشود به او پناه برد..
کسی که شب دلتنگی را با او میتوان قسمت کر....
نظرات شما عزیزان: